سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پشتیبانخانهنشانی ایمیل من

تفاوت کهکشانی خط قرمز واشنگتن با خط قرمز تلآویو - علی قنادی

دانشمند بی کردار، مانند چراغی است که خود را می سوزاند و به مردم روشنی می دهد . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]

 RSS 

کل بازدید ها :

34398

بازدیدهای امروز :

1


وضعیت من در یاهو

یــــاهـو


لوگوی من

تفاوت کهکشانی خط قرمز واشنگتن با خط قرمز تلآویو - علی قنادی

موضوعات وبلاگ

اوقات شرعی


لوگوی دوستان



لینک دوستان

ایران هسته ای(nuclear iran)


جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!


اشتراک

 


آوای آشنا


نوشته های قبلی

آرشیو
پاییز 1386
تابستان 1385
بهار 1385
بهار 1384


[ خانه | مدیریت وبلاگ | شناسنامه | پست الکترونیک ]

علی قنادی تاریخ سه شنبه 91/6/28 ساعت 2:0 عصر

دو هفته است که بنیامین نتانیاهو از امریکایی‌ها می‌خواهد برای برنامه هسته‌ای ایران خطر قرمز تعیین کنند و مقام‌های دولت اوباما «ظاهراً » از تعیین چنین خط قرمزی امتناع می‌کنند.

چند سؤال کلیدی در این باره وجود دارد:آیا در تاریخ دیپلماسی امریکا به خصوص طی دوره جنگ سرد، چیزی به نام خط قرمز به این شکل و شمایلی که اسرائیلی‌ها از امریکا انتظار دارند، وجود داشته؟ منظور و هدف نتانیاهو از تعیین خط قرمز چیست و چرا دولت اوباما از آن طفره می‌رود؟
طی این چند ماهی که بحث امریکایی‌ها با تل‌آویو بر سر برنامه هسته‌ای ایران بالاگرفته، تقریباً همه فهمیده‌اند که رویکرد دولت اوباما به مسئله هسته‌‌ای ایران با نتانیاهو و تیمش تفاوت دارد، هرچند سیاست‌هایشان یکپارچه است. هر دو می‌گویند با دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای مخالفند ولی اسرائیلی‌ها می‌گویند که ایران نباید به «قابلیت» ساخت سلاح هسته‌ای دست پیدا کند، در حالی که اوباما اصرار دارد که از «دستیابی» ایران به «سلاح هسته‌ای» جلوگیری خواهد کرد. معنای رویکرد نتانیاهو، جلوگیری از ادامه غنی‌سازی ایران برای دستیابی به وضعیت «مصونیت هسته‌ای» است در حالی که مفهوم رویکرد اوباما، تأیید اعلام نشده غنی‌سازی و قرار گرفتن ایران در وضعیت «آستانه» است، به خاطر همین است که امریکایی‌ها تأکید می‌کنند هنوز زمان برای دیپلماسی وجود دارد ولی رژیم صهیونیستی می‌گوید که جامعه جهانی باید پایان دیپلماسی با ایران را اعلام کند.
تاریخ دیپلماسی به خصوص دوران جنگ سرد، چندین رویارویی استراتژیک بین امریکا و شوروی را پشت سر گذاشته که بحران موشکی کوبا در اکتبر 1962، نمونه نابی از این رویارویی‌هاست؛ بحرانی که دو ابرقدرت را تا مرز یک جنگ هسته‌ای تمام عیار پیش برد. در جریان بحران موشکی کوبا، جان اف کندی رئیس‌جمهور وقت امریکا روز 22 اکتبر 1962 در واکنش به استقرار تأسیسات موشکی شوروی در کوبا دستور محاصره دریایی خلیج خوک‌ها را صادر کرد و گفت اگر کشتی‌های شوروی که عازم کوبا هستند پس از رسیدن به خط محاصره به دستور « ایست» متوقف نشوند، غرق شوند. نتانیاهو روز یک‌شنبه در گفت و گو با برنامه معرف «Meet the press» ان بی‌سی نیوز به همین مسئله اشاره کرد و گفت:«وقتی پرزیدنت کندی در جریان بحران موشکی کوبا، خط قرمز تعیین کرد، مورد انتقاد قرار گرفت ولی این باعث شد که جنگی اتفاق نیفتد و در واقع جنگ را به عقب زد و البته چندین دهه صلح با اتحاد شوروی را به همراه آورد.»
اگر همین استدلال نتانیاهو درباره بحران موشکی کوبا را مبنا قرار بدهیم، کاخ سفید بدون اینکه نامی از خط قرمز ببرد، چنین خطی را ترسیم کرده است. اوباما در گفت و گویی که مارس امسال با مجله آتلانتیک انجام داد، گفت:« جلوگیری از دستیابی ایران به یک سلاح اتمی، جزو منافع امنیت ملی ایالات متحده است.» او چند روز بعد از این گفت و گو در ملاقات با اعضای آیپک تأکید کرد:« سیاست من «جلوگیری» از دستیابی ایران به یک سلاح اتمی است.» اوباما چهارشنبه قبل در گفت و گو با تلموندو هم گفت که همانطور که چند بار به صراحت اعلام شده، خط قرمز این است که ما تصمیم نداریم دستیابی ایران به سلاح اتمی را قبول کنیم.
نکته جالب و البته مهم‌تر این است که میت رامنی نامزد جمهوریخواهان نیز لااقل در این یک مورد با اوباما هم‌نظر است. رامنی در گفت و گو با شبکه‌ای بی‌سی نیوز گفته:« خط قرمز من این است که ایران نباید سلاح هسته‌ای داشته باشد. . . ایران به عنوان یک کشور اتمی، برای ایالات متحده امریکا قابل قبول نیست.» رامنی درجواب این سؤال که آیا خط قرمز او مثل اوبا هست یا نه، گفت:« بله».
واقعیت این است که نخست وزیر رژیم صهیونیستی از امریکایی‌ها خط قرمزی می‌خواهد که نه اوباما و رامنی، بلکه هیچ رئیس‌جمهور دیگر امریکا نیز چنین خط قرمزی را تعیین نکرده و نخواهد کرد. به نظر می‌رسد نتانیاهو خواستار این است که واشنگتن یک فرجه زمانی مشخص برای ایران تعیین کند. او در برخی مصاحبه‌هایش به جای استفاده از لفظ «خط قرمز یا red line» از اصطلاح «ضرب‌الاجل یا deadline» استفاده می‌کند که بار زمانی دارد. این یعنی وارد کردن واشنگتن به شمارش زمانی معکوس جنگ با ایران؛ موضوعی که اوباما به شدت از آن گریزان است. لئون پانتا وزیر دفاع امریکا در جدید‌ترین مصاحبه خود با فارین پالیسی، چنین درخواستی را رد کرد و توضیح داد:« خطوط قرمز، نوعی دعوای سیاسی هستند که برای در مضیقه قرار دادن افراد استفاده می‌شوند.» وی افزود:« واقعیت این است که رؤسای جمهور امریکا، نخست وزیران اسرائیل یا هر کشور دیگری، دسته‌ای از خطوط قرمز کوچک در اختیار ندارند که تصمیمات آنها را تعیین کند.» همانطور که می‌بینیم، پانتا در اینجا از لفظ جمع «رؤسای جمهور» و « نخست وزیران» استفاده کرده تا بگوید که در تاریخ دیپلماسی، هیچ کسی خط قرمز را به معنی «ضرب‌الاجل زمانی» استفاده نکرده است.
نکته دیگر اینکه، نتانیاهو اغلب اوقات وقتی به خط قرمز اشاره می‌کند، از عبارت جمع «خطوط قرمز» استفاده می‌کند. او نگفته که چه چیزهایی را مد نظر دارد ولی به نظر می‌رسد تأکید دارد که امریکایی‌ها چندین چیز را به عنوان خطوط قرمز معرفی کنند. این در حالی است که امریکایی‌ها می‌گویند که اگر خط قرمزی هم هست، یک چیز بیشتر نیست، آن هم دستیابی ایران به سلاح اتمی است؛ موضوعی که مقام‌های ایران به کرات گفته‌اند که قصدی برای دنبال کردن آن ندارند و البته به نظر می‌رسد امریکایی‌ها هم تاکنون شواهدی درباره آن به دست نیاورده‌اند. پانتا در مصاحبه‌اش با فارین پالیسی گفته:«‌ارزیابی سرویس‌های اطلاعاتی امریکا نیز حاکی است که ایران هنوز تصمیم به ساخت بمب اتمی نگرفته است، اگرچه غنی‌سازی اورانیوم را ادامه می‌دهد.»


[ خانه | مدیریت وبلاگ | شناسنامه | پست الکترونیک ]

©template designed by: www.parsitemplates.com