سفارش تبلیغ
صبا ویژن
پشتیبانخانهنشانی ایمیل من

پاییز 1386 - علی قنادی

نزد نیکوترین گمانم به تو باش ای گرامی ترین گرامیان! و مرا با عصمت تأیید فرما و زبانم را به حکمت بگشای . [امام زین العابدین علیه السلام ـ در دعای استغفار ـ]

 RSS 

کل بازدید ها :

34685

بازدیدهای امروز :

6


وضعیت من در یاهو

یــــاهـو


لوگوی من

پاییز 1386 - علی قنادی

موضوعات وبلاگ

اوقات شرعی


لوگوی دوستان



لینک دوستان

ایران هسته ای(nuclear iran)


جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!


اشتراک

 


آوای آشنا


نوشته های قبلی

آرشیو
پاییز 1386
تابستان 1385
بهار 1385
بهار 1384


[ خانه | مدیریت وبلاگ | شناسنامه | پست الکترونیک ]

علی قنادی تاریخ دوشنبه 86/8/28 ساعت 9:2 صبح

گزارش البرادعى و سناریوى احتمالى ۱+۵
على قنادى
گزارش چهار روز پیش محمد البرادعى، مدیر کل آژانس درباره روند همکارى ایران، از همین حالا یک پرسش کلیدى را پیش روى ما گذاشته است. رفتار شوراى امنیت و گروه ۱+۵ با ایران به چه سمت و سویى پیش خواهد رفت؟ آیا باید منتظر قطعنامه سوم تحریم ها باشیم یا اینکه بر عکس، راه غرب براى تصویب قطعنامه بعدى در شوراى امنیت، دشوارتر شده است؟
بدون شک متن ۹ صفحه اى که مدیر کل آژانس روز پنجشنبه بین اعضاى شوراى امنیت و شوراى حکام پخش کرد، مثبت ترین و کم سابقه ترین گزارشى است که آژانس طى ۵ سال گذشته درباره ایران منتشر کرده است.
در گزارش البرادعى آمده است: «آژانس قادر است درستى مواد هسته اى اعلام شده از سوى ایران را تایید کند. ایران اطلاعات مورد نیاز در این رابطه را با مجوز دسترسى مواد هسته اى اعلام شده در اختیار آژانس قرار داده است. ایران دسترسى کافى به افراد فراهم کرده و به یک شیوه زمانبندى شده به سوالات پاسخ داده و شفاف سازى هایى انجام داده است» در بخش دیگرى از گزارش البرادعى مى خوانیم: «چون آژانس به جز اطلاعات مربوط به طرح کارى، اطلاعات دیگرى درباره مواد هسته اى و فعالیت هاى ایران در اختیار ندارد و با توجه به اجرا نشدن کامل پروتکل الحاقى، آژانس در موقعیتى نیست که درباره نبود مواد و فعالیت هاى ذکر شده در ایران اطمینان بدهد.»
گزارش تازه آژانس هم مثل گزارش هاى قبلى دوپهلو است، اما باید آن را در بازه زمانى خاص خود نگاه کرد.این گزارش در شرایطی منتشر شد که نه تنها آمریکا و انگلیس بلکه فرانسه ژنرال دوگل هم کمر به تحریم ایران بسته است.ما نباید از البرادعی مصری الاصل انتظار داشته باشیم گزارشی مطابق با خواسته های ما منتشر کند. اینطور نگاه کردن به موضوعات با هیچ کدام از واقعیت های سیاست بین الملل مطابقت ندارد.  دوپهلو بودن گزارش البرادعى بیشتر از آنکه به امریکا و غرب اجازه بدهد قطعنامه تازه اى علیه ایران طراحى کنند، چین و روسیه را متقاعد خواهد کرد تا با قطعنامه گسترش تحریم ها مخالفت کنند. پکن و روسیه در نشست بعدى ۱+۵ احتمالا خواهند گفت که طبق گزارش البرادعى، آژانس زمان بیشترى براى پیش بردن توافق با ایران نیاز دارد. امریکا و اروپا تا زمان منتشر شدن گزارش خاویر سولانا درباره مذاکراتش با ایران، منتظر خواهند ماند و برآیند این دو گزارش است که نحوه چانه زنى هاى داخل شوراى امنیت را مشخص مى کند.  اگر گزارش سولانا هم مثبت باشد قطعنامه بعدى تا چند ماه دیگر به عقب مى افتد. ولى اگر سولانا گزارش منفى بدهد، تازه روند چانه زنى هاى دوباره در داخل ۱+۵ شروع مى شود. در چنین حالتى دو سناریو قابل پیش بینى است:
۱- چین و روسیه با قطعنامه جدید مخالفت کنند: در چنین حالتى باز هم قطعنامه تا گزارش بعدى البرادعى عقب مى افتد.
۲- چین و روسیه با تدوین قطعنامه جدید موافقت کنند: هر چند در این حالت قطعنامه جدید تصویب خواهد شد، ولى مواضع پکن و مسکو بیان کننده آن است که این قطعنامه خیلى هم سفت و سخت تر از قطعنامه قبلى نخواهد بود.


علی قنادی تاریخ یکشنبه 86/8/20 ساعت 8:56 صبح

جنگ غزه در راه است
على قنادى
میز طراحى استراتژى هاى جنگى در تل آویو روزها و ساعت هاى پرکارى را سپرى مى کند. ۱۴ ماه پیش، جنگ ۳۳ روزه لبنان استراتژى بازدارندگى اسراییل را از خارج به چالش کشید.بحث درباره اینکه چطور باید این استراتژى را بر اساس شرایط تازه خاورمیانه بازسازى کرد، هنوز هم در داخل وزارت دفاع اسراییل در بین نخبگان نظامى جریان دارد، ولى بحث دیگرى هم آهسته آهسته دارد خودنمایى مى کند. حدود چند هفته پیش پرتاب چند راکت از مناطق فلسطینى به پایگاه اسراییلى زکیم که در یک مایلى مرز غزه قرار دارد، بیش از ۴۰ سرباز را زخمى کرد. هر چند پرتاب موشک هاى فلسطینى به شهرک هاى اسراییلى موضوع جدیدى نیست، ولى دستکم چند ماهى بود(از زمان کنترل غزه توسط حماس) متوقف شده بود. پرتاب موشک هاى فلسطینى به مناطق اسراییلى بحث بازدارندگى در داخل را هم به موضوعات امنیتى اسراییل اضافه کرده و چند هفته اى است که بحث هاى مختلفى در این باره جریان دارد.
یکى از چیزهایى که این روزها محل بحث و جدال هاى زیادى شده، موضوع حمله گسترده به غزه و به اصطلاح کاربرد استراتژى سنتى « مشت آهنین» است که آریل شارون، نخست وزیر سابق اسراییل آن را به طور گسترده اى به کار مى گرفت. این روزها در بین نخبگان نظامى اسراییل کم نیستند کسانى که استراتژى حمله گسترده و اشغال نظامى غزه را تنها راه برقرارى دوباره توازنى مى دانند که از زمان جنگ ۳۳ روزه لبنان به نفع مخالفان اسراییل در منطقه تغییر کرده است. ژنرال یوزى دایان، رییس اسبق ستاد مشترک اسراییل حدود ۷ ماه پیش طى مقاله اى در مرکز اورشلیم براى امور عمومى آشکارا به فروپاشى استراتژى بازدارندگى اسراییل بعد از جنگ ۳۳ روزه لبنان اشاره کرد. او نوشت: «اسراییل بخش اعظمى از بازدارندگى اش را در جنگ تابستان ۲۰۰۶ در لبنان از دست داد. اصولا واقعیت وجود جنگ (علیه اسراییل) ثابت مى کند که بازدارندگى از بین رفته است و حالا اسراییل باید قابلیت بازدارندگى خود را نوسازى کند.» او در همین مقاله به موضوع بى اثر شدن بازدارندگى اسراییل در غزه هم اشاره کرد و به طور ضمنى لزوم اشغال دوباره این منطقه را مطرح مى کند. دایان مى نویسد: «بین آنچه در لبنان به وقوع پیوست و روشى که ما غزه را ترک کردیم ارتباط وجود دارد. ما وقتى از جایى عقب نشینى مى کنیم، باید راهى پیدا کنیم که این مناطق مانند غزه براى ما تبدیل به تهدید نشوند. چون ما مرز غزه با مصر را ترک کرده ایم، حماس هم دارد (به نیرویى) مثل حزب الله تبدیل مى شود.»
تز حمله گسترده به غزه این روزها در سطح گسترده اى در تل آویو مطرح است و اسراییلى ها براى جلوگیرى از تغییر بیشتر توازن قواى منطقه اى به سود دشمنان شان، دیر یا زود آن را اجرا خواهند کرد. ولى چند نکته را باید در این باره مد نظر داشته باشیم؛
۱) حمله اسراییل به غزه مثل دفعات قبل حمله اى یک طرفه نخواهد بود و احتمالا با واکنش سازماندهى شده حماس مواجه خواهد شد. روش جنگى حماس تحت تاثیر جنگ ۳۳ روزه لبنان،طى چند ماه گذشته تغییر قابل ملاحظه اى پیدا کرده و به سمت استراتژى «پاسخ دردناک (A painful Response)» با استفاده از تسلیحات سبک حرکت کرده است. کنترل چند ماهه حماس بر غزه به فلسطینى ها فرصت داده تا استراتژى هاى دفاعى خود را مستقل از فتح توسعه دهند، به طورى که بر اساس ارزیابى منابع اطلاعاتى اسراییل طرح هاى دفاعى مشترک حماس و جهاد اسلامى در داخل غزه در حال گسترش است. ارزیابى هاى اسراییلى ها نشان مى دهد که دست کم ۲۰ هزار مبارز حرفه اى حماس براى مقابله با حمله احتمالى اسراییل به تسلیحات سبک مسلح شده اند. نزار ریان یکى از مقام هاى بلند پایه حماس نیز چند هفته پیش از آمادگى ۴۰۰ شهادت طلب و ۵۰ هزار مبارز حماس براى مقابله با حمله احتمالى به غزه خبر داد. به کارگیرى این استراتژى باعث شده تا استراتژیست هاى اسراییلى طرح هاى حمله به غزه را با احتیاط بیشترى بررسى کنند.
۲) این که اسراییلى ها چه موقعى به غزه حمله خواهند کرد، چندان روشن نیست ولى شاید بتوان بازه زمانى یک و نیم ماه تا یک سال آینده را براى آن در نظر گرفت.گزارش هاى منتشر شده طى چند هفته گذشته نشان مى دهد که اسراییلى ها بى صبرانه منتظر فرصتى براى حمله به غزه هستند، ولى دو موضوع مانع اجراى این طرح شده است.
الف: هر گونه حمله به غزه مى تواند اثرات غیرقابل جبرانى بر نشست  صلح خاورمیانه که امریکایى ها حساب هاى خاصى روى آن باز کرده اند، بگذارد. شان مک کورمک بلافاصله بعد از حمله راکتى فلسطینیان به پایگاه زکیم که منجر به زخمى شدن ۴۰ سرباز اسراییلى شد، گفت: ایالات متحده به اسراییل توصیه کرده که تبعات هر گونه حمله تلافى جویانه را بر روند سیاسى (موجود) مد نظر قرار دهد.
ب: با توجه به استراتژى هاى جدید حماس، اسراییلى ها به شدت از تبعات امنیتى حمله به غزه نگرانند. «مقام هاى اسراییلى معتقدند که انجام چنین ماموریتى (حمله) در چنین منطقه پر جمعیتى (غزه) تلفات زیادى براى طرفین به دنبال خواهد داشت و دولت یهودى مایل به پرداختن چنین هزینه اى نیست.» (Reuters, sept 28)
۳) جنگ ۳۳ روزه لبنان توازن منطقه اى را به ضرر اسراییل تغییر داد، بنابراین از نظر اسراییلى ها حمله به غزه براى بهبود توازن اجتناب ناپذیر است.با این حال، اگر اوضاع و احوال منطقه به طور چشمگیرى تغییر کند، احتمالا این جنگ اتفاق نخواهد افتاد. دستیابى تل آویو به نتایج چشمگیر در کنفرانس صلح آنوپلیس یکى از سناریوهایى است که مانع وقوع جنگ غزه مى شود. ولى به یاد داشته باشیم اگر اسراییل در جنگ غزه هم مثل جنگ لبنان به نتایج دلخواه نرسد، اثرات آن بر توازن قواى منطقه اى مثل یک انقلاب است.


علی قنادی تاریخ شنبه 86/8/19 ساعت 1:33 عصر

على قنادى
درست نمى دانم، ولى احتمالا چند سالى هست که نظام امتیازبندى براى ارتقاى شغلى کارمندان در اداره هاى دولتى اجرا مى شود. طبق یکى از مولفه هاى این نظام، هر کدام از کارمندان نسبت به تعداد طرح هایى که ارایه مى دهند، امتیاز مى گیرند که این امتیازات در ارتقاى شغلى و نهایتا بهبود وضعیت دریافتى شان موثر است. تقریبا دیگر باب شده که کارمندان بر اساس قاعده قدیمى «سنگ مفت، گنجشک مفت» طرح ارایه مى دهند؛ اگر طرح پیشنهادى قبول شد که «نور على نور»، ولى اگر طرح مقبول نظام ادارى هم نباشد، کارمند چیزى از دست نداده است.
ظاهرا دستگاه سیاست خارجى کشور هم براى ارتقاى موقعیت ایران در محیط پیچیده بین المللى مثل کارمندان ادارات فکر مى کند. نمى دانم وزارت امور خارجه و تصمیم سازانى که طرح ایران براى حل بحران عراق را به دکتر متکى دادند تا در نشست استانبول ارایه کند، چقدر وقت صرف طراحى آن کرده اند، ولى لااقل شکل و شمایل ارایه طرح به نشست استانبول نشان مى دهد که دستگاه سیاست خارجى هم چندان با قاعده «سنگ مفت، گنجشک مفت» ناآشنا نیست. اینکه متن طرح چیست و در شرایط فعلى قابلیت اجرا دارد یا نه، اصلا مورد بحث این نوشته نیست، هر چند نکات محتوایى آن هم جاى چون و چراهاى جدى دارد.
احتمالا این را خوب مى دانیم که محیط روابط بین الملل از محیط یک اداره دولتى به شدت پیچیده تر است. طرح هاى کشورها در خلا پیشنهاد نمى شود. نتیجه احتمالى ارایه پیشنهادها بازخوردهاى سنگینى دارد که اگر اثرات آن خوب اندازه گیرى نشود، ممکن است بر خلاف نظام ادارى حتى به ضرر ارایه دهنده طرح تمام شود. اینکه امریکا و عربستان با طرح پیشنهادى ایران مخالفت مى کنند، شاید طبیعى و حتى داراى اهمیت متوسط باشد، هر چند به کلى بى اهمیت نیست، ولى سوال این است که چرا ما باید طرحى ارایه کنیم که حتى دولت عراق هم با آن مخالفت کند؟ على الدباغ، سخنگوى دولت عراق روز سه شنبه رسما اعلام کرد: «دولت عراق بر مخالفت خود با طرح امنیتى عراق که توسط وزیر امور خارجه ایران ارایه شده، تاکید مى کند و نخواهد پذیرفت که مسایل داخلى عراق با دخالت کشورهاى منطقه اى انجام گیرد.»
این که سخنگوى محترم وزارت امور خارجه مى گویند «در هیچ کجاى این طرح اشاره اى به اینکه جمهورى اسلامى ایران پیشنهاد جایگزینى نیروهاى ایرانى، سورى با سایر همسایگان با نیروهاى اشغالگر امریکایى را داشته باشد، مطرح نیست» نکته درستى است، ولى چرا دستگاه سیاست خارجى لااقل قبل از ارایه طرح، به اصطلاح مزه دهان خود عراقى ها را نچشید تا آنها هم بدانند طرحى که ایران مى خواهد درباره کشورشان بدهد، چیست؟
همگى ما خوب یادمان هست که امریکایى ها طرح جنجالى «بیکر- همیلتون» را از چند ماه قبل از انتشار بوق و کرنا کردند و حتى بعضى نکات آن هفته ها قبل از ارایه رسمى طرح، منتشر شد... طرح یکى دو ماه پیش بوش درباره عراق هم به همین نحو بود. نمى خواهم بگویم طرح امریکایى ها از طرح ایران بهتر بود یا بالعکس. ولى به یاد داشته باشیم که در محیط پیچیده روابط بین الملل فقط ارایه طرح ها مهم نیست. طرح هاى سیاست خارجى باید در یک روند تعاملى با همه یا لااقل اکثر بازیگران ذى نفع تهیه شوند. باز هم اشاره به این نکته خالى از لطف نیست که «بیکر- همیلتون» براى ارایه طرح شان با ده ها نفر، از جمله سفیر و نماینده سابق ایران در سازمان ملل مصاحبه کردند.
واقعا کدام یک از این روندها در طرح پیشنهادى ایران براى امنیت در عراق طى شد؟ شواهد و قراین، از جمله نحوه موضع گیرى عراقى ها نشان مى دهد که حتى روح دولت عراق هم تا روز نشست استانبول خبر نداشت که وزیر خارجه ایران قرار است چنین طرحى ارایه کند.
اگر طرح پیشنهادى ایران هیچ عوارضى نداشت و فقط مصداق قاعده «سنگ مفت، گنجشک مفت» قرار مى گرفت باکى نبود، وزیر محترم امور خارجه ۱۰ طرح دیگر هم ارایه مى کردند. ولى وقتى سخنگوى آقاى مالکى طرح ایران را رد مى کند، بدون شک در داخل آن نکاتى بوده که به مذاق دولت عراق خوش نیامده است.
بدون شک این موضوع بر آینده روابط تهران- بغداد و طرح هاى دیگرى که ایران ارایه مى کند، اثر منفى خواهد گذاشت.
عرصه سیاست خارجى و روابط بین الملل بسیار پیچیده تر از آن است که قاعده «سنگ مفت، گنجشک مفت» در آن قابل پیاده کردن باشد.


[ خانه | مدیریت وبلاگ | شناسنامه | پست الکترونیک ]

©template designed by: www.parsitemplates.com