وبلاگ انگلیسی
خاویر سولانا مسوول سیاست خارجى اتحادیه اروپا سه شنبه دو هفته پیش بسته جنجالى اروپا را تحویل على لاریجانى داد. هنوز محتواى پیشنهادهاى اروپا رسما اعلام نشده ولى از پیش نویس هاى قبلى و گزارش هاى غیررسمى، مى توان حدس زد که پیشنهادهاى جدید اروپا سه محور روشن دارد:
۱- از ایران مى خواهد غنى سازى را در سطح صنعتى و پژوهشى متوقف کند.
۲- در ازاى توقف غنى سازى یک بسته تشویقى حاوى امتیازات اقتصادى، سیاسى و امنیتى به ایران ارایه مى کند (ظاهرا ارایه این امتیازات در یک فرآیند زمانى و البته در صورت توقف غنى سازى عملى خواهد شد).
۳- به ایران گوشزد مى کند که در صورت متوقف نکردن غنى سازى، با یکسرى اقدامات تحریمى روبه رو خواهد شد.
بسته پیشنهادى اروپا علاوه بر سه محور بالا، حاوى دو ویژگى دیگر هم هست:
۱- علاوه بر اروپا و امریکا، روسیه و چین هم از آن حمایت مى کنند.
۲- براى اولین بار امریکا حاضر شده بعضى تحریم هاى یک جانبه اى را که از اواسط دهه نود تا حالا به طور یک جانبه علیه ایران اعمال مى کرد، لغو کند.
حالا ما هستیم و بسته اى از «تشویق ها» و «تنبیه ها» که روى میز تصمیم گیرى شوراى عالى امنیت ملى قرار گرفته؛ آیا باید پیشنهادهاى اروپا را قبول و خودمان را از شر تحریم احتمالى شوراى امنیت خلاص کنیم؟
آیا باید بسته پیشنهادى اروپا را قبول نکنیم و خودمان را در معرض تحریم هاى احتمالى قرار دهیم؟ یا این که راه سومى هم وجود دارد؟
اروپایى ها با بسته به اصطلاح تشویق ها و تنبیه هاى گسترده،آمده اند تا این که یا یک بار براى همیشه مساله ایران را حل کنند و یا جمهورى اسلامى ایران را در معرض تحریم هاى شوراى امنیت قرار دهند.
سه کشور اروپایى بعد از هفته ها رایزنى، علاوه بر کسب حمایت امریکا توانستند نظر روسیه و چین را هم جلب کنند و به خاطر همین به این بسته نگاه استراتژیک دارند. حال این سوال مطرح است که ما باید به بسته اروپایى چه نگاهى داشته باشیم؟
اگر ایران به غنى سازى نگاه استراتژیک داشته باشد، طبعا نمى تواند به بسته پیشنهادهاى اروپا از بعد استراتژیک نگاه کند، راه حل چیست؟
بعضى وقت ها ممکن است دو دشمن استراتژیک بر سر یک موضوع منافع تاکتیکى مشترکى داشته باشند؛ این درست همان وضعیتى است که جمهورى اسلامى ایران و ایالات متحده امریکا در شرایط فعلى با آن روبه رو هستند. امریکا و ایران هر دو مجبورند تحت شرایط فعلى به بسته پیشنهادى اروپا از «بعد تاکتیکى» نگاه کنند.
ایالات متحده بعد از این که نتوانست حمایت روسیه و چین را براى تحریم ایران در شوراى امنیت جلب کند، در نشست وین مجبور شد بسته پیشنهادى اروپا را قبول کند. ولى طرح اروپا، واقعا طرحى نیست که امریکایى ها به همین سادگى بتوانند آن را قبول کنند، تضمین امنیتى به ایران آنهم در چارچوب گسترده منطقه اى که در پکیج پیشنهادى اروپا ذکر شده، کاملا با منافع امریکا در چارچوب نظام کنونى ایران تناقض دارد. پس چرا ایالات متحده این طرح را قبول کرد؟
امریکایى ها با علم به این که ایران بسته پیشنهادى اروپا را رد مى کند، آن را پذیرفتند، تا زمینه اجماع قدرت هاى شوراى امنیت به علاوه آلمان علیه ایران را فراهم کنند. بعد از نشست ۱+۵ در وین، سیاست کاخ سفید در مورد ایران ۱۸۰ درجه تغییر کرد.
سخنگوى کاخ سفید مى گوید که باید به جمهورى اسلامى زمان بدهیم تا درباره طرح اروپا خودش تصمیم بگیرد و آقاى بوش از استقبال ایران از طرح اروپا ستایش مى کند و حتى پیشنهاد ورود به مذاکرات هسته اى را پیش مى کشد.
امریکایى ها حتى خودشان هم یک بند به طرح اروپا اضافه کردند و گفتند: «خوب! ما هم حاضریم قسمتى از تحریم هاى ایران را که از سال ۱۹۹۳ اعمال مى کردیم، برداریم» آیا واقعا دکترین امنیت ملى بوش و طرح خاورمیانه بزرگ یک شبه، آنهم در نشست وین تغییر کرد؟
اگر واقعا اینطور استجا دارد جمهوری اسلامی بسته پیشنهادی را به دیده منت قبول کند.ولی واقعا اینطور نیست.
کوفى عنان چند روز قبل از نشست وین از همه طرف ها خواسته بود براى حل مسالمت آمیز مساله «صداهایشان را پایین بیاورند.» چیزى که ایالات متحده بعد از نشست ۱+۵ در وین دنبال مى کند»، «low Voice Diplomacy» یا «دیپلماسى صحبت کردن با صداى پایین» است. امریکایى ها مى خواهند بگویند که «خوب اروپا، روسیه و چین ببینید! ما صدایمان را پایین آوردیم و حاضریم با زبان نرم با ایران صحبت کنیم.»
خلاصه کلام این که ایالات متحده به بسته پیشنهادى اروپا نگاه تاکتیکى دارد، با علم به این که جمهورى اسلامى این بسته را نمى پذیرد، و با این امید که در قدم بعدى خواهد توانست نظر روسیه، چین و اروپا را براى تحریم ایران در شوراى امنیت جلب کند، اما ما باید چکار کنیم؟
اگر ایران طرح اروپا را قبول نکند، با تحریم هر چند محدود شوراى امنیت که البته روسیه و چین هم از آن حمایت مى کنند، مواجه مى شود. از طرف دیگر اگر ایران طرح اروپا را قبول کند به مفهوم چشم پوشى از همه سطوح غنى سازى است، پس با طرح اروپا چکار کنیم؟
ایران هم باید مثل امریکا به طرح اروپایى ها «نگاه تاکتیکى» داشته باشد.ما حتی میتوانیم برای یک مدت محدود و کوتاه غنی سازی را تعلیق کنیم تا مذاکرآغاز شود.بعد از شروع مذاکرات، روند تازه اى شروع مى شود که مى توان با ایجاد یک فضاى دیپلماتیک جدید و شکاف میان قطب ها اجماع فعلى بین آنها را از میان برد.
بدون شک حتى چین و روسیه هم طرحى را که نهایت آن تقویت جایگاه اروپاییان در خاورمیانه است، قبول ندارند.
فضاى اجماع کنونى حاصل یک دیپلماسى تنگاتنگ اروپایى است که روسیه، چین و امریکا را مجبور به تبعیت از خود کرده، ولى با «مدیریت زمان» قابل شکستن است.اگر ما غنی سازی را برای یک دوره کوتاه تعلیق کنیم قطعا فضای اجماع فعلی میشکند.بعد میتوانیم با یک دیپلماسی حساب شده روسیه و چین را دوباره همراه خودمان کنیم.در غیر این صورت با یکسری تحریم بی مورد مواجه میشویم تحریم هایی که با یک دیپلماسی خوب میتوانیم از اعمال آنها جلوگیری کنیم.
براى ایران تحریم یک ماه دیگر، با تحریم یک سال دیگر فرق دارد، ضمن این که تحریم ایران در خارج شوراى امنیت (بدون چین و روسیه) هم خیلى راحت تر از تحریم در داخل شوراى امنیت قابل شکستن است.