على قنادى
درست نمى دانم، ولى احتمالا چند سالى هست که نظام امتیازبندى براى ارتقاى شغلى کارمندان در اداره هاى دولتى اجرا مى شود. طبق یکى از مولفه هاى این نظام، هر کدام از کارمندان نسبت به تعداد طرح هایى که ارایه مى دهند، امتیاز مى گیرند که این امتیازات در ارتقاى شغلى و نهایتا بهبود وضعیت دریافتى شان موثر است. تقریبا دیگر باب شده که کارمندان بر اساس قاعده قدیمى «سنگ مفت، گنجشک مفت» طرح ارایه مى دهند؛ اگر طرح پیشنهادى قبول شد که «نور على نور»، ولى اگر طرح مقبول نظام ادارى هم نباشد، کارمند چیزى از دست نداده است.
ظاهرا دستگاه سیاست خارجى کشور هم براى ارتقاى موقعیت ایران در محیط پیچیده بین المللى مثل کارمندان ادارات فکر مى کند. نمى دانم وزارت امور خارجه و تصمیم سازانى که طرح ایران براى حل بحران عراق را به دکتر متکى دادند تا در نشست استانبول ارایه کند، چقدر وقت صرف طراحى آن کرده اند، ولى لااقل شکل و شمایل ارایه طرح به نشست استانبول نشان مى دهد که دستگاه سیاست خارجى هم چندان با قاعده «سنگ مفت، گنجشک مفت» ناآشنا نیست. اینکه متن طرح چیست و در شرایط فعلى قابلیت اجرا دارد یا نه، اصلا مورد بحث این نوشته نیست، هر چند نکات محتوایى آن هم جاى چون و چراهاى جدى دارد.
احتمالا این را خوب مى دانیم که محیط روابط بین الملل از محیط یک اداره دولتى به شدت پیچیده تر است. طرح هاى کشورها در خلا پیشنهاد نمى شود. نتیجه احتمالى ارایه پیشنهادها بازخوردهاى سنگینى دارد که اگر اثرات آن خوب اندازه گیرى نشود، ممکن است بر خلاف نظام ادارى حتى به ضرر ارایه دهنده طرح تمام شود. اینکه امریکا و عربستان با طرح پیشنهادى ایران مخالفت مى کنند، شاید طبیعى و حتى داراى اهمیت متوسط باشد، هر چند به کلى بى اهمیت نیست، ولى سوال این است که چرا ما باید طرحى ارایه کنیم که حتى دولت عراق هم با آن مخالفت کند؟ على الدباغ، سخنگوى دولت عراق روز سه شنبه رسما اعلام کرد: «دولت عراق بر مخالفت خود با طرح امنیتى عراق که توسط وزیر امور خارجه ایران ارایه شده، تاکید مى کند و نخواهد پذیرفت که مسایل داخلى عراق با دخالت کشورهاى منطقه اى انجام گیرد.»
این که سخنگوى محترم وزارت امور خارجه مى گویند «در هیچ کجاى این طرح اشاره اى به اینکه جمهورى اسلامى ایران پیشنهاد جایگزینى نیروهاى ایرانى، سورى با سایر همسایگان با نیروهاى اشغالگر امریکایى را داشته باشد، مطرح نیست» نکته درستى است، ولى چرا دستگاه سیاست خارجى لااقل قبل از ارایه طرح، به اصطلاح مزه دهان خود عراقى ها را نچشید تا آنها هم بدانند طرحى که ایران مى خواهد درباره کشورشان بدهد، چیست؟
همگى ما خوب یادمان هست که امریکایى ها طرح جنجالى «بیکر- همیلتون» را از چند ماه قبل از انتشار بوق و کرنا کردند و حتى بعضى نکات آن هفته ها قبل از ارایه رسمى طرح، منتشر شد... طرح یکى دو ماه پیش بوش درباره عراق هم به همین نحو بود. نمى خواهم بگویم طرح امریکایى ها از طرح ایران بهتر بود یا بالعکس. ولى به یاد داشته باشیم که در محیط پیچیده روابط بین الملل فقط ارایه طرح ها مهم نیست. طرح هاى سیاست خارجى باید در یک روند تعاملى با همه یا لااقل اکثر بازیگران ذى نفع تهیه شوند. باز هم اشاره به این نکته خالى از لطف نیست که «بیکر- همیلتون» براى ارایه طرح شان با ده ها نفر، از جمله سفیر و نماینده سابق ایران در سازمان ملل مصاحبه کردند.
واقعا کدام یک از این روندها در طرح پیشنهادى ایران براى امنیت در عراق طى شد؟ شواهد و قراین، از جمله نحوه موضع گیرى عراقى ها نشان مى دهد که حتى روح دولت عراق هم تا روز نشست استانبول خبر نداشت که وزیر خارجه ایران قرار است چنین طرحى ارایه کند.
اگر طرح پیشنهادى ایران هیچ عوارضى نداشت و فقط مصداق قاعده «سنگ مفت، گنجشک مفت» قرار مى گرفت باکى نبود، وزیر محترم امور خارجه ۱۰ طرح دیگر هم ارایه مى کردند. ولى وقتى سخنگوى آقاى مالکى طرح ایران را رد مى کند، بدون شک در داخل آن نکاتى بوده که به مذاق دولت عراق خوش نیامده است.
بدون شک این موضوع بر آینده روابط تهران- بغداد و طرح هاى دیگرى که ایران ارایه مى کند، اثر منفى خواهد گذاشت.
عرصه سیاست خارجى و روابط بین الملل بسیار پیچیده تر از آن است که قاعده «سنگ مفت، گنجشک مفت» در آن قابل پیاده کردن باشد.