جنگ 27 روزه علیه یمن، صرف نظر از تبعات آن برای عربستان، نقطه عزیمت تغییر در رفتارهای امنیتی سعودیها بود. این رفتار برآیندی از شرایط جدید در مناسبات امریکا با عربستان است. ریاض با جنگندههای اف- 15 امریکا به یمن حمله میکرد و در طول جنگ از حمایت لجستیکی و اطلاعاتی امریکاییها بهره میبرد. کاخ سفید هم در طول جنگ چندین مرتبه حمایت خود از ریاض را ابراز کرد و اشتون کارتر وزیر دفاع اوباما گفت: «امریکا در حفظ تمامیت ارضی عربستان تلاش خواهد کرد و از حملات ائتلاف عربی علیه حوثیها حمایت میکند.» با این حال، نشانه هایی جدی از تعدیل مناسبات امنیتی امریکا با عربستان در جریان این حمله به چشم میخورد؛ نشانههایی که میتواند رفتارهای سیاست خارجی پادشاهی عربستان در خاورمیانه را نیز متحول کند. سعودیها در حمله به یمن، ائتلافی عربی از چند کشور حاشیه خلیج فارس، اردن، مراکش، مصر و سودان تشکیل دادند. البته این برای اولین مرتبه بود که چنین ائتلافی تشکیل میشد ولی مهمتر اینکه ائتلافی که سعودیها تشکیل دادند، تقریباً همان چیزی است که امریکاییها در سالهای اخیر با هدف کاهش تعهدات امنیتی خود به خاورمیانه و متحدان خود در این منطقه، آن را دنبال میکنند. باراک اوباما رئیسجمهور امریکا در گفت و گوی تفصیلی با نیویورک تایمز در روز پنجم آوریل 2015 این تعدیل مناسبات را چنین شرح داد: «وقتی پای جنگی خارجی به میان بیاید ما تصمیم داریم در کنار دوستان (عرب) خودمان باشیم ولی من میخواهم ببینم چطور ما میتوانیم این را کمی بهتر فرموله و به ایجاد ظرفیت خود (اعراب) برای حفاظت از خودشان در برابر تجاوزات خارجی کمک کنیم... برای مثال، وقتی شما به اتفاقات سوریه نگاه میکنید، تمایل زیادی وجود دارد که امریکا درگیر شود و کاری بکند ولی سؤال این است: چرا ما نمیتوانیم شاهد رویارویی اعراب علیه نقض فاجعه بار حقوق بشر باشیم.»
البته خیلی زود است که رفتار امریکا در جنگ یمن به کمرنگ شدن اتحاد امریکا با عربستان تعبیر شود. همان طور که اوباما گفته «وقتی پای جنگ به میان بیاید» امریکا «در کنار دوستان عرب» خواهد بود. انرژی دستکم در میان مدت هم چنان متغیری تعیین کننده در ترسیم رفتارهای خاورمیانهای سیاست خارجی امریکا خواهدبود ولی با کاهش اتکای واشنگتن به انرژی خاورمیانه در طول زمان، رفتارهای امریکا نیز دگرگون خواهد شد و کاخ سفید در چارچوب استراتژی بلندمدت «چرخش شرقی» از تمرکز امنیتی بر خاورمیانه خواهد کاست.
وجه مهمتر مسئله برای ایران، رفتارهای احتمالی سیاست خارجی عربستان در منطقه است. کاهش تعهدات امنیتی امریکا، احتمالاً رفتارهای امنیتی سعودیها را تهاجمیتر و پرخاشجویانهتر میکند. کم نیستند کسانی که معتقدند رفتار نه چندان متعادل ریاض در جنگ 27 روزه آوریل و مارس 2015 در یمن که با حملاتی کم سابقه به زیرساختها و جمعیت غیر نظامی این کشور همراه شد، ناشی از نوعی احساس عدم همراهی امریکاییها بود. ری تکیه کارشناس شورای روابط خارجی امریکا روز 17 آوریل نوشت: «تهاجم عربستان سعودی به یمن بازتاب یک سیاست خارجی جدید است که عربستان مصرانه آن را برای مطالبات خود در خاورمیانه پیش میبرد و حتی برای تضمین منافع، از نیروهای مسلح خود استفاده میکند. خاندان سعودی بعد از چند قرن اتکا به امپراتوریهای خارجی (اول انگلیسیها و بعد امریکایی ها) برای حفظ سرزمین و حمایت از منافع خود، در حال شروع اتکا به منابع خود است. سخت است که دانست نقش امریکا در این سیاست خارجی رو به تحول چیست.» مقامهای امریکایی در طول جنگ یمن به طور رسمی چیزی درباره اختلافات با عربستان بروز ندادند ولی منابع نزدیک به دستگاه سیاست خارجی امریکا در گفت و گوهای غیر رسمی به رویترز گفتهاند با وجود اینکه عربستان از چند هفته قبل به واشنگتن اطلاع داده بود که در حال ارزیابی اقدام نظامی در یمن است ولی برخی از امور مهم و کلیدی اقدام نظامی در یمن را از واشنگتن مخفی نگه داشته و برخی جزئیات دقیق حمله هوایی غیرمنتظره به یمن در روز(حمله) پنجشنبه را در همان روز به واشنگتن اطلاع داد.
سعودیها طی چند دهه گذشته در خاورمیانه زیر چتر امنیتی امریکا بودهاند. این چتر امنیتی در آینده نیز همچنان پهن خواهد ماند ولی تلاش سعودیها برای نمایش استقلال امنیتی از واشنگتن که خود ناشی از تغییر محاسبات سیاست خارجی امریکاست، رفتارهای پرخاشجویانه سیاست خارجی ریاض را تشدید خواهد کرد. احتمالاً یمن اولین جایی بود که رفتار پرخاشگرانه سیاست خارجی سعودیها را تجربه کرد. این رفتار را درخریدهای تسلیحاتی بیسابقه عربستان هم میتوان سراغ گرفت. گزارش جدید IHS Janes 360 میگوید که عربستان در سال 2014 حدود 4/6 میلیارد دلار صرف خریدهای دفاعی کرده و در حالی که پیش از این، هند بزرگترین خریدار تسلیحاتی جهان بود، در سال 2014، عربستان به بزرگترین خریدار تسلیحاتی تبدیل شده است. همین گزارش میگویدکه فقط در طول 2014، واردات تسلیحاتی عربستان 54 درصد افزایش پیدا کرده است. ایران و متحدان منطقهای آن، پیکان اصلی تیرهای تخاصم سعودیها هستند و هدف این تخاصم نیز دستیابی به توازن امنیتی در شرایطی است که از یک سو نفوذ امنیتی ایران در منطقه افزایش یافته و از طرف دیگر، دستیابی به توافق هستهای احتمالی، میتواند این نفوذ را به میزان قابل توجهی بیشتر کند. ریاض به طور موازی، تلاش خواهد کرد کشورهای عرب و غیرعرب خاورمیانه را نیز با خود همراه کند؛ موضوعی که در تلاش عربستان برای جلب همکاری ترکیه و پاکستان در جنگ یمن خودنمایی کرد. به علاوه، سعودیها در سایه کاهش اطمینان به چتر امنیتی امریکا، ممکن است به رقابت در حوزههای امنیتی غیر متعارف نیز وارد شوند. یک گزینه قابل توجه، تلاش برای دستیابی توانایی هستهای است. روزنامه وال استریت ژورنال روز شنبه پنجم اردیبهشت 94 فاش کرد که پاکستان اخیراً یک محموله هستهای به عربستان ارسال کرده است. فایننشال تایمز هم در اسفند ماه 1393 از وجود یک تفاهم هستهای غیررسمی بین ریاض و اسلامآباد خبر داده بود. همه اینها نشان دهنده تهاجمی شدن رفتارهای امنیتی ریاض در شرایط جدید منطقه است. توافق هستهای بین 1+5 با ایران، این شیوه رفتار را تشدید خواهد کرد.