پشتیبانخانهنشانی ایمیل من

سزارین امریکایی برای زایمان طبیعی خاورمیانه - علی قنادی

ذره ای از تکبّر به درون دل کسی راه نیافت، مگر آنکه به همان اندازه از خردش کم شد؛ اندک باشد یا بسیار . [امام باقر علیه السلام]

 RSS 

کل بازدید ها :

34933

بازدیدهای امروز :

40


وضعیت من در یاهو

یــــاهـو


لوگوی من

سزارین امریکایی برای زایمان طبیعی خاورمیانه - علی قنادی

موضوعات وبلاگ

اوقات شرعی


لوگوی دوستان



لینک دوستان

ایران هسته ای(nuclear iran)


جستجو

با سرعتی بی‏نظیر و باورنکردنی
متن یادداشت‏ها و پیام‏ها را بکاوید!


اشتراک

 


آوای آشنا


نوشته های قبلی

آرشیو
پاییز 1386
تابستان 1385
بهار 1385
بهار 1384


[ خانه | مدیریت وبلاگ | شناسنامه | پست الکترونیک ]

علی قنادی تاریخ یکشنبه 90/4/12 ساعت 8:50 عصر

 

سزارین امریکایی برای زایمان طبیعی خاورمیانه

علی قنادی/

حوادث بحرین آرام آرام راهش را به شبکه‌های تلویزیونی الجزیره، العربیه، بی‌بی‌سی، صدای امریکا و روزنامه‌های جریان اصلی باز می‌کند. این روز‌ها کانال‌های ماهواره‌ای را که جلو- عقب بزنید، در کنار اخبار جنگ در لیبی، خشونت در صنعا و ادامه راهپیمایی و اعتراض در مصر و تونس، جایی هم برای حوادث بحرین باز شده است.الجزیره از حمله پلیس بحرین به صفوف شیعیان خبر می‌دهد، خبرگزاری فرانسه و آسوشیتدپرس از شکنجه مخالفان به دست حکومت گزارش تهیه می‌کنند و مطبوعات بحرین از توطئه کاخ سفید برای سرنگونی آل‌خلیفه صحبت می‌کنند. بعد از چند ماه سکوت خبری و رسانه‌ای، آیا سطح خشونت‌های حکومت بحرین، رسانه‌های منطقه و غرب را مجبور کرده که سکوت خودشان را کنار بگذارند؟ احتمالاً این بخشی از واقعیت است اما به نظر می‌رسد داستان چیز دیگری است.

گام‌های اوباما به سمت استراتژی بزرگ

پنج ماه بعد از خودسوزی جوان تونسی که شعله‌های بدنش از تونس تا قاهره و جولان زبانه کشیده، لایه‌های استراتژی خاورمیانه‌ای امریکا آرام‌آرام از پس خرابه‌های طرابلس و صنعا و گرد و غبار بیابان‌های شبه‌جزیره عربستان در حال خودنمایی کردن است. ادامه….

نطق روز نوزدهم ماه می باراک اوباما در وزارت خارجه امریکا، بازتاب تلاش کاخ سفید برای طراحی و اجرای یک استراتژی جامع برای چارچوب‌بندی، تحلیل و عمل سیاست خارجی امریکا در محیط ناپایدار شده خاورمیانه است. رئیس‌جمهور امریکا در این نطق تأکید کرد که برای اولین بار «منافع و ارزش‌های امریکا» در اثر تحولات خاورمیانه «همراستا» شده‌اند. اگر زمانی کاخ سفید مجبور بود دموکراسی را به پای منافع امنیتی‌اش در خاورمیانه سر ببرد، حالا اوباما می‌گوید که رشد آزادی‌های سیاسی در سراسر منطقه خاورمیانه یک نفع اولویت دومی نیست: «من این را به صراحت می‌گویم که این یک اولویت اصلی است. . . از این به بعد، سیاست امریکا تقویت اصلاحات در «سراسر» منطقه و حمایت از گذار به سوی دموکراسی خواهد بود.» اوباما گفته: «بعد از چند دهه پذیرش جهان به شکلی که هست، حالا این شانس را داریم که جهان را در منطقه به آن صورتی که باید باشد، دنبال کنیم.»

رئیس‌جمهور امریکا در نطق خاورمیانه‌ای‌اش، از یمن و بحرین، تونس و مصر و سوریه در کنار هم سخن گفت و ستاره راهنما و شاه‌بیت استراتژی جدید امریکا در خاورمیانه را حمایت از مخالفان در کشورهای در حال گذار اعلام کرد. صحبت‌های رئیس‌جمهور امریکا انعکاس تعریف یک «گرند استراتژی» برای تحولات منطقه است. باری روبین رئیس مرکز مسائل بین‌المللی امریکا و کارشناس مسائل مصر و خاورمیانه معتقد است اوباما با سخنرانی جدیدش همه تحولات خاورمیانه را صرف نظر از اینکه برای امریکا مثبت یا منفی باشند، در آغوش گرفته است. آیا این برداشت از نطق اوباما درست است و آنطور که آقای اوباما گفته، ارزش‌های امریکا برای اولین بار با منافع امنیتی‌اش همراستا شده‌اند؟ آیا نطق ?? می رئیس‌جمهور امریکا شاخص یک استراتژی خاورمیانه‌ای جدید است؟ اگر اینطور است، مؤلفه‌های آن چیست؟

انگشتان سیاه

اوباما بعد از چهار ماه سرگردانی، رویداد‌های خاورمیانه را یک کاسه کرد و از قرار گرفتن امریکا در جبهه انقلابیون سخن گفت، چه این انقلابیون در لیبی باشند، چه در مصرو تونس یا بحرین و یمن. شواهد و قراین در صحنه عملیاتی نیز همین را تأیید می‌کند. امریکایی‌ها در یمن با صدای بلندتری علیه حکومت صحبت کردند و اوباما روز بیست و پنجم ماه می در کنفرانس مطبوعاتی با دیوید کامرون نخست‌وزیر انگلیس از علی عبدالله صالح خواست فوراً قدرت را واگذار کند. حتی بعد از جراحت و خروج علی عبدالله صالح از صنعا، در حالی که عربستان از بازگشت صالح به یمن سخن می‌گفت، امریکایی‌ها تأکید کردند که بهتر است او در ریاض بماند و هیلاری کلینتون از لزوم انتقال فوری قدرت سخن گفت.

همین رویکرد با لحنی نرم‌تر در رویداد‌های بحرین نیز قابل مشاهده است، همان جایی که منتقدان می‌گویند که سیاست امریکا طی چند ماه گذشته از استاندارد‌های دوگانه پیروی کرده است. اوباما در نطق ?? می از حکومت بحرین خواست شرایط را برای گفت‌وگو آماده کند و آنطور که منابع غیررسمی گزارش کرده‌اند، فشار‌های کاخ سفید بر آل‌خلیفه طی ?? روز گذشته بیشتر شده است. فشار‌های واشنگتن بر حکومت آل خلیفه به خصوص در مورد مسائل حقوق‌بشری هفته‌های اخیر تا جایی زیاد شده که اواخر ماه می روزنامه‌های حکومتی استفن ویلیام مسئول حقوق‌بشر سفارت امریکا در منامه را علناً تهدید کردند و امریکا هم مجبور شد او را تحت تدابیر امنیتی شدید از بحرین خارج کند. روزنامه‌های بحرینی گفته‌اند که او با مخالفان و به خصوص جمعیت شیعی الوفاق تبانی کرده بود. آنطور که رسانه‌های حکومتی بحرین می‌گویند، کار به جایی رسیده که امریکا برای دستیابی به منافع بلندمدتش، دوستان عرب خود را در منطقه قربانی کرده است. روزنامه بحرینی الوسط که زمانی ارگان مخالفان بود و حالا تحت کنترل کامل دولت قرار گرفته در مقاله‌ای نوشت: «انگشتان سیاه امریکا به دنبال تضعیف دولت‌های خلیج (فارس) است تا ایالات متحده از این طریق بتواند خاورمیانه بزرگ مدنظرش را ایجاد کند.»

آغوش‌گشایی در سطح کلان، جراحی در سطح خرد

آیا اوباما واقعاً آغوش خود را برای انقلابیون خاورمیانه باز کرده و در حال زمینه‌سازی برای چیزی است که زمانی کالین پاول آن را «دموکراسی‌های بیایانی» نامیده بود؟ منتقدان محافظه‌کار رئیس‌جمهور امریکا معتقدند که او بدون در نظر گرفتن نتیجه و برآیند رویداد‌های خاورمیانه به چنین سمتی حرکت می‌کند. نیوت گینگریچ رئیس سابق مجلس نمایندگان، استراتژی?? می اوباما را خطرناک نامیده و باری روبین معتقد است رئیس‌جمهور امریکا خودش را در جبهه «بچه‌های فیس‌بوکی» قرار داده است. او می‌نویسد: «کاری که اوباما می‌خواهد انجام بدهد، بسط همان کارهای داخلی اوست: (او فکر می‌کند که اگر) در طرف مردم قرار بگیرد و تشویق به طغیان کند، همه چیز خود به خود درست می‌شود… به نظر اوباما همه چیز این تحولات خوب است.» برایان کاتولین کارشناس مرکز «پیشرفت امریکا» هم می‌گوید: «اوباما فکر می‌کند که ایجاد مسکن و شغل برای تونسی‌ها و مصر، جهت تحولات خاورمیانه را تغییر می‌دهد.»

با این حال به نظر می‌رسد موضعی که راستگرایان امریکایی و اتاق‌های فکر وابسته به محافظه‌کاران طی دو هفته اخیر بیان کرده‌اند، بیشتر جنبه سیاسی دارد. نطق خاورمیانه‌ای اوباما حدود چهار ماه بعد از رویکرد گزینشی کاخ سفید به مسائل خاورمیانه بیان شد. در طی این مدت، امریکایی‌ها رویداد‌های مصر، تونس، یمن، بحرین، عربستان، سوریه و. . . را در یک فرآیند تفکیکی، تحلیل و در یک روند گام به گام به آنها واکنش نشان دادند. در مصر، امریکا بعد از یک دوره نه چندان کوتاه اعتراضات، زمانی بر طبل کناره‌گیری حسنی مبارک کوبید و کوس رحیل او را به صدا درآورد که رویداد‌ها سمت و سویی برگشت‌ناپذیر پیدا کرده بودند و به فاصله کمتر از یک هفته حسنی مبارک کناره‌گیری کرد. طعنه روزگار اینکه کناره‌گیری حسنی مبارک با روز سقوط نظام پادشاهی ایران در سال ???? همزمان شد. وضعیت در تونس نیز به همین منوال پیش رفت و در واقع این بن علی بود که از قدرت عقب نشست، نه واشنگتن.

با این حال، روند تحولات خاورمیانه بعد از چهار ماه، امریکایی‌ها را به این نتیجه رساند که نگاه تفکیکی و مجزا کردن رویداد‌ها در کشور‌های مختلف خاورمیانه، جواب درخوری برای سیاست خارجی واشنگتن فراهم نمی‌کند، به همین خاطر ما در نطق ?? می اوباما نه تنها شاهد پیوند خوردن رویداد‌های اعتراضی در کشور‌های خاورمیانه به یکدیگر هستیم بلکه این رویداد‌ها به مسئله صلح بین اسرائیل و فلسطینیان نیز ربط پیدا می‌کند. اوباما در کنار یمن، مصر، تونس، سوریه و بحرین و حتی ایران، از صلح بین فلسطینیان و اسرائیل نیز سخن گفت.

این جمله تلخ اوباما برای اسرائیلی‌ها که «رؤیای یک دولت یهودی و دموکراتیک با اشغالگری دائم به دست نمی‌آید» و اینکه «وضعیت موجود ناپایدار است و اسرائیل باید برای حرکت به سوی صلح پایدار جسورانه عمل کند» برای تل‌آویو حامل این پیام بودکه رویداد‌های خاورمیانه دیر یا زود، تل‌آویو را در مرزهایش به چالش خواهد کشید.

هوارد لافرانچی در این‌باره می‌گوید: «به نظر می‌رسد اوباما به دنبال یافتن راهی برای تکان دادن روند مرده صلح است، زیرا رویداد‌های زلزله‌وار منطقه نشان می‌دهد که زمان به نفع کسانی نیست که برای ایجاد صلح، منتظر یک فرصت بهتر هستند.»

استراتژی اوباما در سطح کلانش همه رویداد‌های خاورمیانه را از تونس گرفته تا قاهره، صنعا، جولان و حتی تهران یکپارچه در نظر گرفته و از نقطه عزیمت «تغییر وضع موجود» به آن نگاه می‌کند، ولی بر خلاف دیدگاه‌های منتقدان محافظه‌کار اوباما، امریکا همه تحولات را در آغوش نمی‌گیرد بلکه در سطح خرد، همچنان در یک روند گزینشی، سعی می‌کند این رویداد‌ها را با استفاده از ابزار‌های سیاسی و دیپلماتیک، جراحی و سپس آنها را به سمت و سوی منافع امنیتی مد نظر امریکا سوق دهد. امریکایی‌ها در مصر و تونس در سطح کلان به مواجهه با رویداد‌ها برخاستند و وقتی با روند تحولات همراه شدند که کنترل خیلی از امور از دستشان خارج شده بود. اوباما در استراتژی ?? می همه تغییرات را در سطح کلانشان به آغوش می‌کشد ولی در سطح خرد، سعی می‌کند آنها را با استفاده از ابزار‌های دیپلماتیک، اقتصادی و استراتژیک جراحی کند. یک بار دیگر این بخش از نطق ?? می اوباما را به همراه جمله تکمیلی‌اش بخوانیم: «از این به بعد، سیاست امریکا تقویت اصلاحات در «سراسر» منطقه و حمایت از گذار به سوی دموکراسی خواهد بود. من این را به صراحت می‌گویم که این یک اولویت اصلی است که باید به اقدامات به هم پیوسته تبدیل شود و با تمام ابزار‌های «دیپلماتیک»، «اقتصادی» و «استراتژیک» در دسترس، مورد حمایت قرار گیرد.»

می‌توانیم انعکاس استراتژی جدید کاخ سفید را طی هفته‌های اخیر در دو سطح کلان و خردش رصد کنیم. در سطح کلان، امریکایی‌ها تأکید کردند که علی عبدالله صالح باید فوراً از قدرت در یمن کناره‌گیری کند و در بحرین، حکومت آل‌خلیفه را تحت فشار بی‌سابقه‌ای گذاشته‌اند تا جایی که مسئول حقوق‌بشر امریکا، سفارت این کشور در منامه را ترک و روزنامه‌های وابسته آل‌خلیفه از تبانی کاخ سفید با شیعیان سخن می‌گویند. در لیبی، امریکایی‌ها منافع امنیتی چندان گسترده‌ای ندارند ولی برای اینکه پایه‌های اخلاق استرات‍ژی جدیدشان را از همین ابتدا متزلزل نکنند، ناتو را تبدیل به چتری برای حمایت از انقلابیون کرده‌اند. در مصر و تونس نیز ظاهراً حمایت از انقلاب‌های عربی از طریق کمک‌های مالی از انقلابیون انجام می‌شود، اما فراموش نکنیم که همه اینها فقط انعکاس سطح کلان استراتژی ?? می اوباما هستند.

در سطح خرد تحولات در روندی قابل تأمل‌تر پیش می‌رود و کاخ سفید با همه ابزار‌های اقتصادی، دیپلماتیک و استرات‍ژیک، بر آیند کلی تحولات را به سمت منافع امریکا سوق می‌دهد. امریکایی‌ها در نشست دو هفته پیش گروه ?، متحدان‌شان را متقاعد کردند ?? میلیارد دلار برای کشور‌های بحران‌زده، به خصوص مصر و تونس اختصاص دهند. کمک مالی گروه ? کشور‌های بحران‌زده، در واقع شبیه‌سازی طرح مارشال برای جلوگیری از سقوط اروپای جنگ‌زده سال‌های بعد از ???? در دامان شوروی کمونیستی است. در اینجا نیز هدف یک چیز است: جلوگیری از سقوط انقلابیون در دامان اسلامگرایی.

در سطح دیپلماتیک، روند تحولات با پیچیدگی بیشتری در جریان است. در یمن، امریکایی‌ها همزمان با تأکید بر کناره‌گیری علی عبدالله صالح، سعی می‌کنند متقاعد کنند که «عبدربه منصور هادی» معاون او بهترین گزینه است. در بحرین، جایی که ناوگان پنجم نیروی دریایی امریکا در آن مستقر است، رویکرد امریکایی‌ها از این هم پیچیده‌تر است. ایالات متحده فشارها را بر حکومت آل خلیفه تشدید کرده ولی همزمان اجازه نمی‌دهد روند اموربه دست انقلابیون بیفتد. اصلاحات چیزی شبیه ویروس ضعیف شده است که باید به‌صورت قطره‌ای و کنترل شده به جان بحرین تزریق شود. تزریق این ویروس باید به شکلی انجام شود که التهاب آن به جان عربستان نرسد، منجر به تعطیلی پایگاه پنجم نیروی دریایی امریکا نشود و در نهایت جایگاه تهران را تقویت نکند. به خاطر همین، رئیس‌جمهور امریکا در نطق خاورمیانه‌ای‌اش خواستار توقف دستگیر‌ی‌های گسترده و اعمال خشونت علیه مخالفان می‌شود ولی در ملاقات هفته قبل خود با ولیعهد بحرین از روند اصلاحات در این کشور از جمله لغو حالت فوق‌العاده استقبال می‌کند.

حفره‌های نطق ?? می

استرات‍ژی جدید امریکا در خاورمیانه حفره‌های بزرگی دارد. اوباما در نطق خاورمیانه‌ای‌اش، از تونس، لیبی و مصر در شمال آفریقا تا فلسطینیان و اسرائیل و یمن و بحرین، ایران و حتی افغانستان سخن گفته ولی در این ???? کلمه، حتی یک مرتبه از عربستان سخنی به میان نیامده است. هنوز معلوم نیست رئیس‌جمهور امریکا در انتخاب بین امنیت در عربستان و دموکراسی بیابانی در شبه‌جزیره کدام را برگزیده ولی به نظر می‌رسد، ناآرامی‌های خاورمیانه عربی، امریکا را برای اولین بار با حکومت عربستان در چالش قرار داده است. در اولین روزهای اعزام نیروهای سپر جزیره به بحرین، منابع امریکایی از طریق منابع غیررسمی فاش کردند که ریاض در این باره با واشنگتن مشورت نکرده است، ادعایی که البته بسیاری آن را با شک و تردید نگاه می‌کنند. همین اختلاف‌نظر در روند موضع‌گیری ریاض- واشنگتن در رویداد‌های بحرین نیز به چشم می‌خورد و در حالی که ریاض هرگونه عقب‌نشینی در مقابل مخالفان بحرینی را زمینه‌ساز گسترش اعتراضات به داخل شبه‌جزیره قلمداد می‌کند، کاخ سفید گفت وگو با مخالفان را برای خروج از شرایط بحران مفید می‌داند.

در جریان بحران یمن نیز این اختلاف‌نظر خودنمایی کرد، جایی که سعودی‌ها سعی داشتند علی عبدالله صالح را هرطور شده در قدرت نگه دارند، ولی امریکایی‌ها معتقد بودند کناره‌گیری صالح هزینه‌هایشان را کمتر خواهد کرد. منتقدان محافظه‌کار اوباما می‌گویند که او در نطق خاورمیانه‌ای‌اش، هیچ تفاوتی میان مخالفان بحرینی، یمنی، مصری با مخالفان حکومت در ریاض قائل نشده است. باری روبین می‌نویسد: «(اوباما) هیچ کدام از متحدان خاورمیانه‌ای‌اش را مستثنا نکرده است. در سخنرانی اوباما چیزی وجود ندارد که نشان دهد او از سرنگونی حکومت‌های عربستان‌سعودی، اردن، بحرین، عمان، کویت، امارات، قطر، مراکش یا الجزایر حمایت نمی‌کند.»

برخلاف گفته باری روبین، به نظر می‌رسد کاخ سفید چندان مایل به سقوط حکومت عربستان به عنوان بزرگ‌‌ترین تأمین‌کننده نفت دنیا نیست، بلکه ناآرامی‌های خاورمیانه کاخ سفید را دچار نوعی خلأ استراتژیک در مقابل ریاض کرده است، خلئی که موجب شده اوباما در نطق خاورمیانه‌ای‌اش از کنار این کشور عبور کند. برایان کاتولیس، این وضع را چیزی شبیه سرگشتگی استرات‍ژیک برای کاخ سفید قلمداد کرده و می‌نویسد: «دولت اوباما نیازمند یک استراتژی بهتر برای برخورد با عربستان است؛ کشوری که در نطق خاورمیانه‌ای اوباما به آن اشاره‌ای نشده است. مشکل بزرگ، اشاره نکردن اوباما به این کشور نیست، بلکه فقدان سیاستی است که ایالات متحده و عربستان را تا میزان ممکن در اتحاد استرات‍ژیک به هم نزدیک‌تر کند.»

استراتژی خاورمیانه‌ای اوباما حفره‌های دیگری هم دارد. او بعد از ورودش به کاخ سفید در سال ???? جورج میچل را برای اجرای استراتژی خاورمیانه‌ای‌اش تعیین کرد ولی استراتژی خاورمیانه‌ای ?? می اوباما متولی و اجرا‌کننده‌ای ندارد و معلوم نیست که وزارت خارجه امریکا یا شورای امنیت ملی کاخ سفید متولی اجرای آن هستند یا کس دیگری. اما به نظر می‌رسد، بزرگ‌‌ترین حفره خاورمیانه‌ای اوباما که بیشتر به یک سیاه‌چاله شبیه است، نتیجه احتمالی اجرای آن است. اوباما معتقد است حمایت از تغییرات و تغییردهندگان خاورمیانه خود به خود سمت و سوی تحولات را به سود امریکا رقم خواهد زد ولی هیچ تضمینی وجود ندارد که انقلابیون امروز خیابان‌های قاهره، صنعا، طرابلس، دمشق و. . . به متحدان فردای کاخ سفید تبدیل شوند. باری روبین می‌نویسد: «اوباما می‌گوید که القاعده رو به افول است. خب! قبول! ولی دیگر اسلامگرایان در حال صعود هستند… اخوان‌المسلمین در مصر در حال تقویت شدن است، حماس بر غزه حکومت می‌کند و ترکیه نیز در حال پیوستن به اردوگاه دشمنان است. ایران نیز همچنان با سرعت کامل به سمت اتمی شدن پیش می‌رود… پرزیدنت اوباما یک رئالیست سیاست خارجی نیست.»



[ خانه | مدیریت وبلاگ | شناسنامه | پست الکترونیک ]

©template designed by: www.parsitemplates.com